پلنگ صورتی:
راستش بهترین خاطره من مربوط به نوروز سالی میشود که رنگ صورتی مد شد و یکدفعه تیپم آن لاین ترین و به روزترین تیپ تمام شهر شد! اما حیف که از آن سال به بعد هر وقت عید دیدنی میروم همه میگویند: «وا... این لباسهای مد چند سال قبل چیه که پوشیدی؟ مگه نمیدانی رنگ مد امسال قرمز یا سفیده؟!» بعد هم شنل قرمزی یا سیندرلا را نشانم میدهند که لباسشان مطابق مد روز است!
جری:
تمام روزهای نوروز گذشته برای من خاطره انگیز بوده، چون سال موش بوده! در ضمن میخواستم به همه بچهها بگویم که من و تام پشت دوربین دوستان خوبی برای هم هستیم و فقط جلو دوربین توی سرو کله هم میزنیم و نقشمان را بازی میکنیم. هر چند که به نظر من همین که هیچ سالی به اسم گربهها نامگذاری نشده، یعنی ما موشها خیلی مهمتر و زرنگتر از آنها هستیم!<\/h2>
هری پاتر:
بهترین نوروز برای من سالی بود که فرد و جرج طلسم مخصوص عیدی گرفتن از بزرگترها را به من یاد دادند... آن سال توانستم از خاله پتونیا و عمو ورنون و حتی دادلی هم عیدی بگیرم! البته فعلاً پولهایم را در بانک جتها پسانداز کردم تا شاید در قرعهکشی یک اژدهای نروژی برنده شوم!<\/h2>
جودی ابوت:
تعطیلات نوروز به من خیلی خوش میگذرد چون این جولیا پندلتون خودخواه میرود خانهشان و من هم میتوانم نفس راحتی بکشم... بله؟ در مورد او بیانصافی میکنم؟ حالا که اینطور است امیدوارم وقتی در دانشگاه قبول شدید و رفتید خوابگاه، با او هم اتاقی شوید تا ببینید من چه میکشم!<\/h2>
دخترک کبریت فروش:
شبهای عید برای من پر از خاطره است چون میتوانم کبریتهایم را که مردم برای روشن کردن شمعهای سفره هفتسینشان نیاز دارند، به قیمت خوبی (البته با در نظر گرفتن سود عادلانه بر اساس افزایش نرخ تورم سالانه!) بفروشم و تعطیلات نوروز به مسافرت بروم!<\/h2>
آقا گرگه:
بهترین خاطره من به شب چهارشنبه سوری پارسال مربوط میشود که وقتی شنل قرمزی از روی آتش پرید گوشه شنلش سوخت دل من حسابی خنک شد!<\/h2>
بزبزقندی:
همان طور که از نام فامیل من مشخص است، در دید و بازدیدهای نوروزی عاشق خوردن شیرینی و قند و نبات هستم ولی متاسفانه چند وقت پیش مرض قند گرفتم و مجبورم هرجا که برای عید دیدنی میروم فقط سبزههای سفره هفتسینشان را بخورم!<\/h2>
مارکوپولو:
زمانی که در سفرهای طولانیام به دور دنیا وارد ایران شدم روز سیزدهبدر بود و به دعوت یک خانواده مهمان دوست ایرانی برای در کردن سیزدهبدر به اوشان فشم رفتم و همراه آنها کاهو سکنجبین و کباب چنجه و تخمه آفتاب گردان خوردم. این بهترین خاطره من از سفرهایم به دور دنیا بود!<\/h2>
تاریخ : پنج شنبه 88/3/14 | 10:52 عصر | نویسنده : MEHRDAD | نظرات ()